محمود ملاقاسمی در المپیک ۱۹۵۲ هلسینکی مدال نقره گرفت
پدر محمود ملاقاسمی کفشگر بود و بی وقفه کار میکرد تا خرج خانوادهای با هفت فرزند را دربیاورد. خانوادهای در محله سنگلج، کوچه افشارها.
ملاقاسمی متولد سال ۱۳۰۸ بود و مرگ ناگهانی پدرش، باعث شد تا او از کودکی نانآور باشد. با دستفروشی آغاز کرد و با جمع کردن پولهایش برای دوختن شلوار بچگانه چرخ زیگزاگ دوزی خرید.
مغازهدارهای ناصر خسرو مشتری تولیدات او و خواهرانش بودند. یکی از رفقایش که در سبزه میدان بساط میکرد، دوبندهای پارچهای برایش خرید و او بدون کفش و با همان دوبنده تمرینات کشتی را از ۱۶ سالگی زیر نظر آندره گوالوویچ در باشگاه "نیرو و راستی" آغاز کرد.
آندره گوالوویچ مربی روسی بود که در ایران، در شهرستان سلماس ساکن شد. او را پدر کشتی فرنگی ایران مینامند.
صائم اریکان نیز اولین مربی خارجی بود که از ترکیه به ایران آمد. او علاوه بر حضور در باشگاه نیرو و راستی، اولین سرمربی تیم ملی کشتی ایران بود که از المپیک لندن تا هلسینکی هدایت این تیم را بر عهده داشت.
ملاقاسمی نزد عبدالحسین فیلی در باشگاه پولاد (واقع در خیابان وحدت اسلامی تهران) هم تمرین میکرد. کوتاه قد و چغر بود و در وزن اول کشتی میگرفت.
ماجرای مدال
در رقابت های قهرمانی کشور در سال ۱۳۲۹ در هر دو رشته آزاد و فرنگی به مقام قهرمانی رسید. در فینال آزاد مقابل مهدی یعقوبی از قزوین و در فینال فرنگی مقابل داود مستمع از تبریز برنده شد.
در سال ۱۳۳۰ نیز در فرنگی با برتری مقابل شعبان بابااولادی از قزوین قهرمان شد. نخستین بار همراه تیم ملی کشتی فرنگی ایران راهی رقابت های جهانی ۱۹۵۰ استهکلم شد اما دست خالی برگشت.
محمود ملاقاسمی
"کفش و دوبندهای که در آن مسابقه (بازی نهایی المپیک هلسینکی مقابل کیتانو) پوشیدم را هنوز نگه داشتهام. حسرتش رهایم نکرده. المپیک فرصتی است که تا به خودت بیایی مثل شهاب از مقابل چشمانت گذشته"
مصدومیت و کنارهگیری منصور رییسی در وزن نخست، موقعیت را برای حضور او در ترکیب تیم ملی کشتی آزاد هم فراهم کرد. ملاقاسمی در رقابت های جهانی ۱۹۵۱ هلسینکی پس از علی یوجل از ترکیه به مدال نقره دست یافت.
همین شهر سال بعد میزبان المپیک بود. جایی که ابتدا نیرانجان داس از هندوستان را ضربه فنی کرد و سپس با فن کمر، پشت لوئیز بایس از آفریقای جنوبی را به تشک دوخت.
هاینریش وبر از آلمان غربی نیز مثل سال قبل، مغلوب ملاقاسمی شد. حسن گمیچی از ترکیه را نیز با امتیاز پشت سر گذاشت.
گئورگی سایادوف از شوروی مغلوب بعدی نماینده ایران بود. او حالا برای کسب مدال طلا فقط یوشی کیتانو از ژاپن را پیش رو داشت. کیتانو به حسن گمیچی (مغلوب ملاقاسمی) باخته بود. یک مساوی برای قهرمانی ملاقاسمی کفایت می کرد.
ملاقاسمی و کیتانو در چهارمین روز مسابقات به مصاف هم رفتند.
رقیب ژاپنی با برتری محسوسی بی آن که امتیاز از دست دهد، ملاقاسمی را شکست داد تا پل قهرمانی حسن گمیچی شود. کیتانو دوم شد و ملاقاسمی روی سکوی سوم ایستاد.
ملاقاسمی تمرینات کشتی را از ۱۶ سالگی زیر نظر آندره گوالوویچ روس در باشگاه "نیرو و راستی" آغاز کرد
جالب آن که کیتانو دو سال بعد در مسابقات قهرمانی آسیا، به نماینده پاکستان باخت و دوم شد.
اکنون ۶۰ سال از شب بیست و سوم ژوئیه ۱۹۵۲ که ملاقاسمی به کیتانو باخت می گذرد، اما او همچنان در حسرت مدالی است که از کف داد: "کفش و دوبندهای که در آن مسابقه پوشیدم را هنوز نگه داشتهام. حسرتش رهایم نکرده. المپیک فرصتی است که تا به خودت بیایی مثل شهاب از مقابل چشمانت گذشته".
وقتی طیاره در تهران به زمین نشست، بچههای حمام گلشن در خیابان سیروس به استقبالش آمدند و برایش سنگ تمام گذاشتند.
ملاقاسمی در رقابت های جهانی ۱۹۵۴ توکیو به مقامی دست نیافت. از طرفی با چهره شدن جوان سرپنجهای به نام محمدعلی خجستهپور، ناگزیر در ۲۵ سالگی دوبنده تیم ملی را به جانشین خود واگذار کرد.
پس از قهرمانی
ملاقاسمی در محل سابق باشگاه ایزدفردوسی که بین شاهپور و امیریه بود تمرین میداد. جامه سفید داوری هم پوشید و از بازیهای آسیایی ۱۹۶۶ بانکوک تا نیمه دوم دهه ۸۰ میلادی قضاوت کرد.
در سال ۱۹۶۶، یک سال قبل از مرگ تختی، در نیویورک با هم بودند. برای مداوای مصدومیت به بیمارستانی که نزدیک سازمان ملل بود میرفتند: " تختی از من پرسید چقدر پول داری؟ گفتم میخواهم یک ضبط صوت که ۸۰ دلار است بخرم. گفت تمام پولت را بده در تهران هر ضبطی خواستی برایت میخرم. تختی پول را گرفت و آن را به یک زن بیبضاعت ایرانی داد که با فرزندش در آمریکا زندگی میکردند."
ملاقاسمی دو سال سرمربی تیم ملی کشتی آزاد پیشکسوتان ایران بود
هنگام بازگشت از مسابقات جهانی، تختی در آلمان ماند تا اتومبیلی بخرد و به ایران بیاورد. ملاقاسمی قصد داشت چند روز دیگر بماند. تختی با اتومبیل برگشت: "وقتی به هتل برگشتم دیدم تختی نامهای گذاشته و ۷۰۰ مارک هم روی آن است. در آن نوشته بود، این پول را بگیر. مردم تو را کمتر میشناسند و اگر پول لازم داشته باشی کمتر کمک میکنند، اما من را میشناسند و اگر پول بخواهم به من میدهند".
ملاقاسمی دو سال سرمربی تیم ملی کشتی آزاد پیشکسوتان بود و در چند رقابت بین المللی نیز به عنوان سرپرست، کنار تیم های اعزامی بود.
قبل از آن که مدال المپیک بگیرد با دختر دایی اش ازدواج کرد که حاصل آن چهار فرزند است. دخترش منصوره در ناسا فعال است و پسرش حمید هم در واشنگتن طبابت میکند.
ملاقاسمی در ۸۳ سالگی نیز سرپاست. درباره مسائل کشتی مصاحبه میکند و پیگیر نتایج رقابتهاست. پس از المپیک پکن و ناکامی تیم ملی ایران، کادر فنی را مقصر دانسته بود. هنوز هم کشتینویسان رسانهها برای نقد مسائل روز کشتی با او تماس میگیرند.
در صنعت نیز فعال است. مالکیت کارخانه موکت سازی در بلوار کشاورز و یک مرغداری بزرگ در جاده قدیم کرج، از جمله فعالیتهای اقتصادی اوست.
ملاقاسمی همه ساله در یکی از افطارهای ماه رمضان، در رستورانی واقع در خیابان اسفندیاری میزبان برخی چهرهها و مسئولین ورزشی است.